سلام به خوانندگان عزیز بنا داشتم از تاریخ درج قسمت اول فتح خرمشهر تا این روز خجسته هر روز ادامه بخشی از مصاحبه را درج نماییم که دیروز با کنکاشی در اینترنت از این کار منصرف شدم و تصمیم گرفتم مطلبم را اینگونه درج نمایم :
سلام بر خرمشهر
سلام بر خمینی روح خدا که هنوز دشمن از نام ومنش او ترس دارد
سلام بر امام خامنه ای، رهبر ما
سلام بر مدافعان 20 روزه خرمشهر و لعنت خدا بر بنی صدر و خائنین به نظام
سلام بر محمد جهان آرا فرمانده خونین شهر که قبل از فتح، مدال فتحی خود را گرفت.
سلام بر شهید والامقام صیاد شیرازی که بنظر من اگر در جنگ نمی بود وحدت سپاه و ارتش به سختی صورت می گرفت
سلام بر دلیرمردان عملیات ثامن الائمه (ع)، فتح المبین و... که مقدمات این پیروزی بزرگ را مهیانمودند
سلام بر احمد متوسلیان که هر روز برای دیدن در انتظار سیر می کنیم
سلام بر حسن باقری، احمد کاظمی و تمامی فرماندهان و رزمندگان این عملیات بزرگ که ندای عند ربهم یرزقون را لبیک گفتند.
سلام بر تمامی فرماندهان و رزمندگان جامانده از خیل شهداء، ما شما را نیز با یاری رهبر می ستاییم.
سلام بر مردان بزرگ این دیار که اجازه ندادند حتی یک وجب از این خاک به دست دشمنان تا دندان مسلح بیفتد
اللهم ارقنی شهادت فی سبیلک
سلام خرمشهر!!
به مناسبت سالگرد عملیات غرورآفرین بیتالمقدس که برای آزادسازی خرمشهر از سلطه نیروهای مهاجم عراقی انجام شد، گفتگویی توسط خبرنگار افتخاری وبلاگ عطش با تاریخ خرمشهر صورت گرفت است که به اختصار خدمتتان تقدیم می گردد.
تاریخ خرمشهر: مختصری از شکل گیری و سال تاسیس خرمشهر برایمان بگویید؟
ج: ابتدا سلام عرض می کنم خدمت همه خوانندگان عزیز، تا جایی که من مطلعم خرمشهر در سال 1227 قمری (1812 میلادی) توسط حاج یوسف پدر شیخ جابرخان- رئیس عشیره کعب –ایجاد گردید که در آن زمان قریه ای کوچک به شماره می رفت و به مرور به بندری معتبر تبدیل شد.
س: خرمشهر از نظر جغرافیائی در کجا واقع شده ؟
خرمشهر در 24 کیلومتری بصره و 10 کیلومتری آبادان و 120 کیلومتری اهواز و 96 کیلومتری خلیج همیشه فارس قرار گرفته است
س:از نظر نژادی و مذهب و زبان و کسب کار مردم خرمشهر بگویید؟
ج: نژاد مردم خرمشهر آریایی و سامی و مذهب آنها شیعه اثنی عشری و زبان آنها فارسی و عربی می باشد. و عمده کسب و کارهای آنها کشاورزی ، صنایع دستی ،دامداری و صیادی و کار در بندر می باشد
س: آیا از ابتدا نام خرمشهر به روی آن نهاده شده است؟
ج: خیر - اسمهای مختلفی را برای آن تاریخ نگاران نگاشته اند - خرمشهر اسم فارسی این شهر می باشد که به پیشنهاد فرهنگستان زبان فارسی و تایید هیات وزیران 20 شهریور 1314 هجری شمسی همچون شهر ناصری به اهواز و عبادان به آبادان از محمره ( سرخ کننده یا سرخ شونده ) به خرمشهر تغییر نام داد و صدام نیز بعد از اشغال مجددا نام آن را به محمره تغییر داد.
س: از اولین های خرمشهر از جمله اسکله ، پل و... نیز بگویید؟
ج: اولین اسکله در سال 1318 برای یک فروند کشتی اقیانوس پیما مورد بهره برداری قرار گرفت و اولین ساختمان بندر در سال 1324 آغاز شد و اولین پل در سال 1328 به روی رودخانه کارون شروع که در سال 1349 به اتمام رسید و قسمت شمالی را به قسمت جنوبی پیوند می دهد که طول آن 616 متر و عرض آن 8 متر می باشد.
س: درخصوص شروع تجاوز عراق به خاک خرمشهر توضیح دهید؟
ج: قبل از توضیح دراین خصوص بهتر است مختصری درخصوص درگیری های خرمشهر قبل از تجاوز عراق در 31 شهریور 59 بگوییم.
اولا خرمشهر قبل از انقلاب سه بار اشغال شده نخستین بار در سال 1254 ق توسط علی رضا پاشا (حاکم بغداد) به تحریک انگلیسی ها به منظور رها نمودن محاصره هرات توسط قوای محمد شاه که بلافاصله بعد از عقب نشینی نیروهای ایران از هرات، نیروهای بغداد خرمشهر را تخلیه نمودند و برای بار دوم 20 سال بعد(1273ق) با لشکر کشی مجدد ایران به هرات، نیروهای انگلیسی خرمشهر را اشغال کردند که منجر به عهدنامه 1857 پاریس شد .
وبار سوم نیز در جریان جنگ جهانی دوم قوای انگلیسی به بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران ، در بامداد سوم شهریور 1320 با هجوم به خرمشهر آن را اشغال کردند
که خرمشهر برای بار چهارم در سال 1359 با یورش نیروهای بعثی به بهانه لغو قرارداد الجزایر و گرفتن خاک خوزستان بعد از 34 روز مقاومت و دفاع سرسختانه مردمی با سلاحی اندک و کارشکنی های بنی صدر مخلوع و ملعون به مدت 575 روز در اشغال بعثی ها قرار گرفت.
نکته ای که حائز اهمیت در این بخش است می بینیم انگلیسی ها از 4 بار اشغال تقریبا 2 بار با واسطه و دوبار بدون واسطه اقدام به اشغال خرمشهر نموده اند و حتی بعد از سرنگونی صدام نیز بصره محل حضور انگلیسی ها قرار گرفت که نشان می دهد هنوز هم این روباه پیر چشم طبع به این خاک ارزشمند دارد.
مادرجان تو پروانه دشت ایثاری
مادرجان تو شمع فروزان محفل مایی
مادرجان تو عطر خوش بوی همه گلهایی
مادرجان موج محبت تو همچو رودی برایمان جاری و ساری است
مادرجان دستان مهربانت سهمی از سخاوت آفتاب است که من هم از آن برای عاشقان روح اله و سید علی هدیه می کنم
مادرجان چون دریا بی دریغ و بی پایانی و اینها را آموخته ام و الگوی دیگرن شدم.
مادرجان جایگاه شهید والاست وهمه به این جایگاه غبطه می خوردند ولی من وسعت بی کران مهربانی و صبر و نستوهی کوه و صداقت آیینه و غبطه دریا و نام تو را در باد و سلام ملکوتیان به تو را و همه را در تو می بینم و تو را به راستی شکوه مندترین واژه شگرفت افرینش می دانم و دوستت دارم.!!
مادرجان نکند از دوری من ملول و افسرده باشید نکند در این فشار دنیوی کمر خم کنی!
مادرجان تو خوب می دانی که نماز بی ولای ولی معنا ندارد.
مادرجان بگویید که علی راتنها نگذارند و نکند پیشکسوتان شهید و شهادت در این بازار شلوغ و پر هیاهو ونیرنگ مغفول واقع شوند.
مادرجان به خواهران بگویید که حفظ حجاب زینت زن است و از رنگ خون ما رنگین تر است.
مادرجان صیانت از خون شهدا را نیز به دیگران بیاموز.
مادرم از سرزدن و دیدار مادرشهید مفقود الاثر یادت نره که داغ آن ها از شما بیشتر است.
مادر م به دیگران بگویید که از یاد شهدا علی الخصوص شهدای گمنام غافل نشوند.
دوستدار تو –فرزندت – شهید روح اله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :