در این روزگار، عده ای با استفاده از جایگاه نیک پدران و نیکان خود دست به اقداماتی می زنند که آبروی آن عزیزان را هم می برند، و هر جا هم که کم می آورند نام آنها را یدک می کشند و مسئولین ما هم که قربانشان برویم!! (انگار فقط همینها هستند که می توانند مدیریت نمایند )از خیل گناهان و تخلفات آنها مثل آب خوردنی چشم پوشی کرده و حتی در بعضی مواقع به حمایت آنها برمی خیزند. و وای بر ما که ..... و بنا نمودم بیشتر از آن مصدع وقت نگردم و نوشتارم را با نامه 71 حضرت امیر المومنین(ع) به یکی از والیانشان(که به حق عدالت را رعایت می نمود) برای خودم و شما و مسئولینی که فقط در حرف دم از اجرای عدالت علی می زنند و در عمل همراه طلحه و زبیر ها می شوند را تقدیم تان کنم.
به مُنذر پسر جارود عَبدی که در پاره ای از آنچه امام او را بر آن ولایت داده بود خیانت کرد.
اما بعد، پارسایی پدرت مرا درباره تو فریفت، و گمان کردم پیرو پدرت هستی و به راه او می روی، لیکن آنچه درباره تو به من خبر داده اند، این است که از فرمانبرداری هوایت دست برنمی داری و ذخیرتی برای آخرتت نمی گذاری. دنیای خود را آبادان می کند با ویران کردن آخرتت، و با خویشاوندنت می پیوندی به قیمت بریدن از دینت. اگر آنچه از تو به من رسیده درست باشد شتر خویش و تبار، و بند پای افزار تو از تو بهتر است؛ و آن که چون تو باشد در خور آن نیست که پاسداری مرزی را تواند یا کاری را به انجام رساند. یا رتبت او را برافرازند، یا در امانتی شریکش سازد. چون این نامه به تو رسد نزد مند بیا، ان شاء ا....
* منذر کسی است که امیرالمومنین(ع) درباره او فرمود: " از خود بینی پیوسته - به دو جانب خود می نگرد و در دو جامعه که بر تن دارد می خرامد و پیوسته بر بند کفشهای خود می دمد"
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :